انقلاب: خوب یا بد؟

انقلاب: خوب یا بد؟

چرا عموم جامعه شناسان، تاریخ دانان و فلاسفه با انقلاب مخالف اند؟ 

این سوال مدتهاست ذهن مرا به خود مشغول کرده است. با افراد مختلفی در این مورد بحث کردم، مقالات و کتاب های متعددی درمورد انقلاب های مهم تاریخ از جمله انقلاب فرانسه، انقلاب 1917 روسیه، انقلاب اسلامی ایران خواندم و بر اساس این مطالعات فکر می کنم انقلاب ها را می توان به سه دسته تقسیم کرد. آنهایی که برای مستقل شدن از کشوری استعمارگر صورت گرفته مثل انقلاب آمریکا، هند، کشورهای آمریکای جنوبی و...، دسته دوم انقلاب هایی هستند که برای تغییر اساسی حکومت اتفاق افتاده مثل انقلاب ایران، چین، روسیه و... اما دسته سوم شاید از نظر تخصصی جنبش خوانده شوند اما تاثیر عمیق و گسترده آنها این جنبش ها را هم تراز انقلاب می کند. این جنبش ها یا به دنبال تغییر در نگرش حاکمیت و/یا مردم در مورد بخش یا تمام جامعه هستند یا بدنبال تغییری در حکومت فعلی خود، مانند انقلاب مشروطه ایران یا جنبش سیاه پوستی آمریکا، یا جنبش دانشجویی 1968 فرانسه. 

با توجه به مطالعات من، متخصصان عموما با دسته دوم مخالف‌اند. اما علت چیست؟ تاریخ‌دانان و متخصصان علوم سیاسی معتقد اند از بین بردن کامل یا به اصطلاح سرنگونی یک حکومت و بازپروری یک سیستم جدید می‌تواند خسارت‌بار باشد و به نتیجه‌ای عکس خواسته‌های مردم در زمان شروع انقلاب بینجامد. جامعه شناسان بر این باور اند که بیشتر انقلاب‌های این چنینی به حکومتی دیکتاتور و فاشیسم منجر می‌شود و عموما به نمونه‌های پیشین این نوع انقلاب‌ها اشاره می‌کنند. انقلاب ۱۹۱۷ روسیه را مثال می‌زنند که منجر به حکومتی فاسد و تک صدا گردید و در آخر هم منجر به فروپاشی شوروی شد یا انقلاب کمونیستی چین که باعث سقوط اقتصادی و سیاسی این کشور شد که تا دهه ۸۰ میلادی ادامه داشت. اما آیا وجه مشترکی بین این انقلاب‌ها وجود دارد؟ به نظر من بله. آنچه بین اغلب انقلاب‌هایی که منجر به سرنگونی کامل حکومت پیشین خود شده اند ایدئولوژیک بودن آنهاست. روسیه، چین، کوبا، ایران همگی انقلاب‌هایی ایدیولوژیک در تاریخ خود داشتند. حالا سوال این جاست که آیا این انقلاب‌ است که خسارت آفریده یا ایدئولوژی پشت پرده آن؟ از نظر من این سوءاستفاده یا سوءبرداشت از ایدیولوژی‌ست که منجر به تغییر مسیر این انقلاب‌ها می‌شود. به عبارت دیگر مقدس و غیر قابل تغییر پنداشتن یک تفکر منجر به فساد آن تفکر می‌گردد. 

در نتیجه از نظر من نمی‌توان خود انقلاب را تقبیح کرد بلکه باید عناصر آن را مورد بررسی قرار داد. آنچه من از مطالعات خود دریافتم این است که انقلاب، سرنگونی و تغییر بنیادین در یک حکومت فاشیسم ایجاد نمی‌کند بلکه ایجاد تقدس در تفکر و سیاست‌های پس از انقلاب، انقلاب را منحرف و منجر به تک صدایی و دیکتاتوری می‌شود. 

۱ ۰ ۱ دیدگاه

دیدگاه‌ها (۱)

 انقلابی که عمدتاً علیه یک ایدئولوژیِ ریشه‌ دوانده هم برخاسته بشه، باز از جنس ایدئولوژی و محکوم به همون فاشیسم و تک‌صداییه. نظر به اینکه پیشاپیش هم این نتیجه رو‌ نمایان کرده.

اما جدا از این، حداقل مثال نقض تبصره‌ی شما به انقلاب‌های دسته‌ی دوم، انقلاب فرانسه است. و نشون می‌ده که چنین تحول فورس ماژوری برای به زمین نزدن ابدی یک سرزمین، به هرروی در پی‌ خودش نیازمند یک جنبش عقلاتی و اصلاحگره و نه تکرار طوفانی شبیه به خودش؛ به عبارتی اصرار بر تکرار و دور باطل.

پاسخ:

۱۸ اسفند ۰۱، ۰۸:۳۶
سلام 
با بخش دوم صحبتتون موافقم، در مورد انقلاب فرانسه. اما من مشخصاً حرف از مقدس کردن زدم، منظور من بت سازی بود مثل هیتلر که به یک بت در نازی‌ها تبدیل شد یا لنین و استالین که بت‌های انقلاب روسیه بودند. این پیشوا پنداری تو انقلاب فرانسه وجود نداشته، به خاطر همین به سمت اصلاح عاقلانه و منطقی رفته. به نظر من این مقدس کردنه که باعث تک صدایی و دیکتاتوری می شه. چون اون هاله قدسی که به دور اون فرد یا افراد گذاشته می‌شه اجازه‌ی اصلاح رو نمی‌ده. 
از مشارکتتون ممنونم 

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

.: جهان از نگاه من :.


بزرگترین دشمن انسان جهل نیست بلکه توهم دانستن است.

| استیون هاوکینگ |

جمله‌ای که در روز رستاخیز باعث تخفیف در مجازات می‌شود:
ما از همان ابتدا نیز علاقه‌ای به دنیا آمدن نداشتیم!

| زمان لرزه - کورت ونه گات |

پتک شکل دهنده یک جامعه در حال رشد به مراتب با اهمیت‌تر از آینه‌ی نمایش‌دهنده‌ی وقایع آن جامعه است.

| جان گریرسون |

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﺨﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﺟﺎﯼ ﮐﺎﺭ ﺍینه ﮐﻪ ﺗﻈﺎﻫﺮ ﮐﻨﯽ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﺸﺪﻩ.

| گابریل گارسیا مارکز |

همیشه روزهایی هست
که انسان در آن کسانی را که دوست می‌داشته
بیگانه می‌یابد.

| آلبر کامو |

آخرین نوشته
بایگانی