در نوشته قبلی نظر محمد را به طور کامل شرح دادم و در پایان این سوال را پرسیدم که آیا روش صلح آمیز و منطقی او در شرایط فعلی ایران می تواند مثمر ثمر باشد؟ از او هم همین سوال را پرسیدم و او گفت روش مبارزه او تنها در بلند مدت پاسخ گو است نه فرزندانمان، نه نوه هایمان، نه نتیجه هایمان بلکه احتمالا نبیره هایمان ممکن است با این روش اصلاح صلح آمیز در کشوری قوی و عاری از هرگونه فساد زندگی کنند.
در پاسخ به تمام حرف های او می خواهم بگویم: آیا تا آن زمان ایرانی وجود خواهد داشت؟!
مسئله ای که در ایران وجود دارد بسیار عمیق است و ابعاد بسیار مختلفی دارد. تصمیماتی در حاکمیت فعلی ایران گرفته شده و دارد گرفته می شود که تاثیری بسیار مخرب بر آینده کشور خواهد داشت. به محیط زیست نگاه کنیم. دریاچه ارومیه به دلیل سوءمدیریت حوزه ی آبخیز آن ناحیه رو به نابودیست. بسیاری از تالاب های ایران خشک شده اند، رودخانه ها سالهاست لایروبی نشده اند، سدهای بسیاری بدون مطالعه ی دقیق ساخته شده و عامل تخریب بخش وسیعی از محیط زیست کشور شده، اخیرا سد چرمشیر با وجود هشدار سازمان محیط زیست خود جمهوری اسلامی آبگیری شد که به گفته بسیاری از کارشناسان داخلی و خارجی باعث نابودی کشاورزی منطقه خواهد شد. تخریب جنگل های حوزه ی دریای مازندان و جنگل های بلوط زاگرس باعث مشکلات فراوانی از جمله فرسایش خاک، بیابان زایی و افزایش احتمال وقوع سیل در صورت بارندگی شدید خواهد شد و بسیاری موارد دیگر که در اثر مدیریت ناصحیح حکومت فعلی به وجود آمده و در صورت عدم تغییر این وضعیت احتمالا ادامه خواهد داشت.
به هیچ عنوان مسئله ایران، دولت ها نیستند. برای مثال از چای کار های گیلان بپرسید تصمیمات کلان در حوزه ی کشاورزی در دوران دولت آقای خاتمی چه خسارات سنگینی به مزارع چای ایران وارد کرد. یا سد های ساخته شده در حوزه ی رود کارون در دوران آقای احمدی نژاد چه تاثیری روی محیط زیست خوزستان گذاشت. اینها تنها بخشی از مشکلات کشور آن هم تنها در حوزه ی محیط زیست است که نیاز به اقدام فوری در مورد آن ها به شدت حس می شود. در حوزه ی فرهنگ، صنعت، گردشگری، آموزش و... هم می توان نمونه های بسیار یافت. آیا با وجود چنین شرایطی می توانیم به شکلی که محمد می گوید عمل کنیم؟ حتا اگر روشی موثر تر باشد و احتمال موفقیتش بیشتر! صحبت های محمد در شرایطی عملی ست که انتخاب مردم بتواند تاثیرگذار باشد. بیایید فرض را بر این بگیریم که انتخابات فعلی ایران کاملا استاندارد و عادلانه است و حرف محمد هم درست و منطقی بدانیم که می گوید مردم در بزنگاه ها وارد میدان نشدند. سوال این است که در میدان بودن یا نبودن چه تاثیری دارد وقتی اشتباه ها نه تنها کم نمی شود بلکه تکرار می شود. به بخش محیط زیست برگردیم، سد پانزده خرداد قم مشکلی مشابه سد چرمشیر دارد اما نه تنها از مشکلات آن سد درس نگرفتند بلکه مشابه همان را تکرار کردند. سد پانزده خرداد سال 73 افتتاح شد یعنی زمان دولت مرحوم هاشمی.
پس به طور کلی هر چند حرف های محمد منطقی ست اما در مورد سیستم فعلی بعید می دانم روشی قابل اتکا باشد. چرا که تفکر افراد تاثیر چندانی روی روند پیشروی کشور ندارد. کشور ما نیازمند یک تغییر فوری و بنیادین در مدیریت کلان خود است. کشور به مدیرانی نیاز دارد که بیشتر به تخصص اهمیت بدهند و تصمیم گیری بدون در نظر گرفتن نظرات کارشناسان امکان پذیر نباشد تا شاید بتوان بخشی از خسارات وارد شده در سالهای اخیر را جبران کرد.
دیدگاهها
هیچ دیدگاهی هنوز ثبت نشده است.