بازی در زمین حریف: آشنایی با یک منطق جدید

بازی در زمین حریف: آشنایی با یک منطق جدید

بیشتر از شش ماه بود محمد را ندیده بودم. او یکی از منطقی ترین افرادی ست که می شناسم و با این که در بسیاری از موارد مخصوصا در حوزه سیاسی با او اختلاف نظر دارم اما بحث کردن با او همیشه جذاب بوده و هست، چرا که بر عکس بسیاری از ایرانی ها که بیشتر نظرات شان در مورد مسائل سیاسی یا بر اساس احساساتشان است یا برداشت ناقصشان از آنچه در رسانه ها شنیده اند، او  به دلیل تسلط اش بر علوم سیاسی، تاریخ، فلسفه و ذهن تحلیل گر اش طوری مسائل را تحلیل می کند که وقتی صحبت هایش تمام می شود نمی توان کوچکترین ایرادی از آنها گرفت. 

از تماس آن روز اش تعجب نکردم. حدس می زدم دیر یا زود سر کله اش پیدا می شود تا درباره ی اتفاقاتی که برای من افتاد صحبت کنیم. آن شب بعد از شنیدن صحبت های من گفت یادت هست چقدر تشویق ات کردم که رای بدهی؟ من با تعجب گفتم رای؟ گفت بله رای. در حکومتی که پاروپاگاندای بسیار قوی ایی داره هر نوع جنبشی محکوم به شکسته (با این حرفش موافق نبودم چون تعریفی از موفقیت و شکست ارائه نداد با این حال چیزی نگفتم تا ببینم چه می گوید) پروپاگاندای حکومت طوری عمل می کنه که هدف های والای جنبش دیده نشه حتا تو رسانه های خارجی هم مسئله حجاب در مورد این جنبش بلد شد در حالی که اهداف اصلیش عدالت خواهی، فساد ستیزی، اعتراض به مدیریت ناصحیح و... بود که کمتر در موردش صحبت شد. حکومت هایی مثل حکومت ما که نیروی نظامی بخش عظیمی از اقتصاد رو در اختیار داره به سرعت مردم رو سرکوب و می ترسونه و بعد از خاموش شدن هم فضا بسته تر می شه. در نتیجه این جنبش ها نه تنها باعث آزادی بیشتر نمی شه بلکه حکومت فضا رو بیشتر می بنده. (با این حرف هم مخالف بودم اما کنجکاو بودم ببینم در مورد رای چه می خواهد بگوید پس چیزی نگفتم) پرسیدم خب به نظر تو باید چه کرد؟ گفت بهترین راه برای مبارزه با چنین حکومتی رای دادن بر علیه سناریوییه که سعی در اجراش داره. گفتم نمی تونم حرفت رو قبول کنم مردم بارها این کار رو کردن محمد بارها. محمد ادامه داد: نه تو بزنگاه هایی که باید، پا پس کشیدن. مردم باید سال 84 رای می دادند، ندادند و اتفاقی افتاد که همه می دونیم چقدر به ضرر کشور بود. تفکری متولد شد و به سرعت رشد کرد که بسیار به ایران و به مردم خسارت زد. بعد مردم سال 88 خواستند جبران کنند و آمدند اما فایده ایی نداشت چون اون تفکر حاکم بود. انتخابات مجلس بعدی مردم نیامدند و باز آن تفکر قوی و قوی تر شد. سال 92 دوباره مردم آمدند و به شکل صلح آمیزی تفکری رو که تازه داشت نتیجه ی سوءمدیریت خودش رو می دید کنار زدند. (نمی توانستم مخالفت کنم) گفتم یعنی دولت روحانی رو تو قوی می دونی؟ گفت دولت اول روحانی تورم رو به شکل واقعی تک رقمی کرد. مردم اینو احساس کردن عملکرد دولت اول روحانی خوب بود وگرنه سال 96 دوباره مردم پای صندوق رای نمی اومدن. گفتم: پس چرا چهار سال دوم این طور شد؟ اون موقع که دولت هم محبوبیت لازم رو داشت هم مجلس تقریبا باهاش هم فکر بود. گفت: من حتا عملکرد دولت دوم رو هم بد نمی بینم. فشار بی امان آمریکا و بقیه کشور ها از یه طرف دولت رو فلج کرده بود از یه طرف دیگه نهاد هایی که همچنان موافق تفکر قبل از دولت روحانی بودن، با دولت همکاری نمی کردند و تمام تلاششون این بود که دولت شکست بخوره و این طور هم شد. مردم در انتخابات مجلس رای ندادند و اون تفکر برگشت، انتخابات ریاست جمهوری هم رای ندادند و اون تفکر قدرتمند تر شد. گفتم چرا نمی گی اصولگرا؟ چرا همه اش می گی اون تفکر؟ گفت چون اینها اصول گرا نیستند اینها اصولی ندارند، فقط به دنبال قدرت اند. گفتم خب ادامه بده. گفت حالا فرض کن مردم می رفتن به همون آدمای هر چند ضعیف اما مخالف اون تفکر رای می دادند. حکومت از یه طرف یه سیلی محکم از مردم می خورد از یه طرف دیگه هیچ جوره نمی تونست جواب این سیلی رو بده چون هر جوابی به ضررش تمام می شد. گفتم: خب اون تفکر به خراب کاریش ادامه می داد گفت نمی تونسنت گفتم چطور نمی تونست؟ چطور تو دولت دوم روحانی تونست حالا نمی تونه؟ گفت برای این که اگر مردم رای می دادند می فهمید که مردم آگاهند به رفتار های این تفکر و نمی خوان حضور داشته باشه. گفتم خب همین الان هم می دونن مگه نمی دونن؟ یعنی این حرکت اخیر مشکل مردم رو نشون نداد؟ گفت نه (از قاطعیت نه گفتنش حقیقتا شکه شدم) گفتم چطور؟ گفت برای این که رسمیتی نداشت. انقلاب در اغلب موارد به فاشیسم ختم شده. خودت برو نگاه کن. این همه خانواده داغدار شدن. این همه هزینه به مردم تحمیل شد. این همه مردم عصبی تر شدن. حاصلش چی شد؟ واقعا فکر می کنی مشکلات حل می شه؟ اما اگر مردم رسمی از طریق رای مخالفتشون رو نشون می دادن این تفکر متوجه می شد که جایی بین مردم نداره و باید برای بقاء خودش رو اصلاح کنه. 

در تئوری حرف های محمد کاملا منطقی و درست است اما آیا در شرایط فعلی می توان از طریقی که او می گوید در بازه زمانی کوتاه مدت نتیجه لازم را گرفت؟  

۰ ۰ ۱ دیدگاه

دیدگاه‌ها (۱)

زری シ‌‌‌

۲۴ بهمن ۰۱ ، ۲۱:۵۳

اونایی که واسه ریاست جمهوری میذارن قبلش از فیلتر رد شدن . حالا به این یکی رای ندیم اون یکی بیاد ... تفاوت خاصی نمیکنه

پاسخ:

۲۵ بهمن ۰۱، ۰۰:۱۰
در ادامه این بحث می‌خوام مفصل در مورد این چیزی که این دوستم گفت صحبت کنم و بخشی از حرف‌های دقیقا همینی که شما گفتی

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

.: جهان از نگاه من :.


بزرگترین دشمن انسان جهل نیست بلکه توهم دانستن است.

| استیون هاوکینگ |

جمله‌ای که در روز رستاخیز باعث تخفیف در مجازات می‌شود:
ما از همان ابتدا نیز علاقه‌ای به دنیا آمدن نداشتیم!

| زمان لرزه - کورت ونه گات |

پتک شکل دهنده یک جامعه در حال رشد به مراتب با اهمیت‌تر از آینه‌ی نمایش‌دهنده‌ی وقایع آن جامعه است.

| جان گریرسون |

ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺳﺨﺖ ﺗﺮﯾﻦ ﺟﺎﯼ ﮐﺎﺭ ﺍینه ﮐﻪ ﺗﻈﺎﻫﺮ ﮐﻨﯽ ﻫﯿﭽﯽ ﻧﺸﺪﻩ.

| گابریل گارسیا مارکز |

همیشه روزهایی هست
که انسان در آن کسانی را که دوست می‌داشته
بیگانه می‌یابد.

| آلبر کامو |

آخرین نوشته
بایگانی